هدیه ایران

نام های پسر و دختر که با حرف «ص» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 

صبوره /sabure/ (عربی ـ فارسی) (صبور + ه (نسبت))، 1- منسوب به صبور؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا.
توضیحات بیشتر

صَبیح /sabih/ (عربی) 1- (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد؛ 2- خندان و خوشحال.
توضیحات بیشتر

صحرا /sahrā/ (عربی، صحراء) 1- (در جغرافیا) بیابان؛ 2- محلی خارج از منطقه ی مسکونی، که دارای پوشش گیاهی است؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) میدان جنگ؛ 4- (اَعلام) (= صحرای آفریقا) وسیعترین بیابان دنیا در شمال آفریقا، که از غرب به شمال، از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ و از شمال به جنوب، از رشته کوه های اطلس و دریای مدیترانه تا ناحیه های نزدیک رود نیجر و دریاچه ی چاد امتداد دارد.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

صداقت /se(a)dāqat/ (عربی) 1- راستی و درستی؛ 2- (در عرفان) نزد اهل سلوک پایداری دل در وفا و جفا و منع و عطا است.
توضیحات بیشتر

صدر /sadr/ (عربی) 1- جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ورودی قرار دارد، طرف بالای مجلس؛ 2- (به مجاز) اشخاص برتر و دارای مقام بالاتر؛ 3- (احترام آمیز) (به مجاز) مهتر و رئیس؛ 4- (در قدیم) سینه؛ 5- (به مجاز) باطن و ذهن؛ 6- (در قدیم) (در نجوم) ستاره‌ی آلفا در صورت فلکیِ ذات‌الکرسی؛ 7-(در عرفان) صدر، روح انسان را به اعتبار وجه «یلی‌البدنی» و از آن جهت که مصدر انوار است گویند.
توضیحات بیشتر

صدرا /sadrā/ (عربی ـ فارسی) (صدر + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، ( صدر؛ 2- (اَعلام) فیلسوف و متکلم ایرانی [حدود 979- 1050 قمری] معروف به صدرا، ملاصدرا و ملقب به صدرالدین و صدرالمتألهین. مؤلف اسفار در فلسفه و شرح چندین اثر فلسفی پیشینیان از قبیل شرح هِدایه، شواهد ربوبیه، شرح حکمت اشراق، همه به عربی و سه اصل به فارسی، در انتقاد از متعصبان.
توضیحات بیشتر

صدرالدین /sadroddin/ (عربی) 1- پیشوای دین (اسلام)؛ 2- لقبی است که به بعضی از علمای اسلام داده‌اند؛ 3- (اَعلام) 1) صدرالدین محمّد شیرازی: (ملاصدرا)، صَدرا. 2- ؛ 2) صدرالدین قونیوی: [قرن 7 هجری] صوفی مسلمان، ناپسری و شاگرد ابن عربی، معلم مولوی که در قونیه خانقاه و مدرسه داشت. نوشته‌هایش به عربی از مرجع‌های اصلی مطالعه‌ی تصوّف است، از جمله: مِفتاحُ الغِیب و فُکوک.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

صدرالله /sadrollāh/ (عربی) 1- (به مجاز) کسی که برتری و مهتری او از سوی خداست؛ 2- (به تعبیر عرفانی) دارای باطن و روح خدایی.
توضیحات بیشتر

صدری /sadri/ (عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، مربوط به صدر (سینه)، م صدر. 1- ، 2- ، 3- ، 4- و 5- ؛ 2- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور؛ 3- (در گیاهی) نوعی برنج مرغوب که در گیلان و مازندران به عمل می‌آید.
توضیحات بیشتر

1 2 3 4 5  ... 
برندگان قرعه کشی