هدیه ایران

نام های پسر که با حرف «ف» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 

فَرهود /farhud/ (عربی) 1- کودک پرگوشت و خوب صورت؛ 2- مرد درشت اندام.
توضیحات بیشتر

فروتن /forutan/ آن که خود را از دیگران برتر نداند، آن که خودپسند نیست، متواضع.
توضیحات بیشتر

فُرود /forud/ 1- (به مجاز) فرا رسیدن؛ 2- (در قدیم) پایین، نشیب، سرازیری، قرار گرفته در مرتبه‌ی پایین از جهت مقام؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر سیاوش از «جریره» دختر پیران ویسه، که بر اثر زخم شمشیر رهام کشته شد.
توضیحات بیشتر

فروهر /foruhar/ 1- نگهداری کردن؛ 2- پناه بخشیدن؛ 3- (در ادیان) در دین زرتشت، صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات که برای محافظت از آسمان فرود می‌آید،
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

فَریار /faryār/ (فر = شکوه و جلال + یار (پسوند دارنگی))، فرهور. فرهور.
توضیحات بیشتر

فریبرز /faryborz/ 1- دارنده‌ی فرّ بزرگ، بزرگ فره، شکوه فره؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر کیکاووس و عموی کیخسرو، که با پادرمیانی رستم، فرنگیس مادر کیخسرو را به زنی گرفت.
توضیحات بیشتر

فریدالدین /faridoddin/ (عربی) 1- یگانه در دین، بی نظیر در دین داری و دین‌ورزی؛ 2- (اَعلام) 1) شیخ فریدالدین محمّد نیشابوری، متخلص به عطّار نیشابوری: [حدود 540-618 قمری] نویسنده، شاعر و عارف ایرانی، مؤلف تذکرةالاولیا، در شرح حال بزرگان صوفیه و منظومه‌های منطق‌الطیر، الهی نامه، اسرارنامه، خسرونامه، مصیب‌نامه و دیوان شعر؛ 2) فریدالدین دهلوی: [قرن 8 هجری] از عارفان هند، معروف به شِکر گنج، استاد و خویشاوند نظام‌الدین اولیا.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

فریدون /fereydun/ 1- به معنی «سه ایدون» یا «سه اینچنین»؛ 2- (اَعلام) در داستانهای ملی ایران، پسر آبتین از تبار جمشید یکی از بزرگان داستانی اقوام مشترک هند و ایرانی در روایات ایرانی که وی یکی از پادشاهان سلسله‌ی پیشدادی به شمار رفته است. کاوه پس از پیروزی قیام خود او را به پادشاهی برگزید. فریدون پس از 500 سال پادشاهی، قلمرو خود را میان پسرانش ایرج، سلم و تور قسمت کرد. [تفسیر معنای فریدون (سه ایدون یا سه اینچنین) مربوط به دورانی است که در آن آریائیان به سه شاخه تقسیم گردیدند].
توضیحات بیشتر

1 2 3 4 5  ... 
برندگان قرعه کشی