اَفشان /afšān/ 1- افشاننده، پریشان، پراکنده، پاشان، ریزنده، آشفته و پریشان چنان که زلف؛ 2- (در گیاهی) ویژگی ریشه در گیاهان تک لپهای که در آن تشخیص ریشهی اصلی از ریشهی فرعی ممکن نیست. توضیحات بیشتر
اَقدس /aqdas/ (عربی) 1- پاکتر، پاکیزهتر، مقدستر؛ 2- عنوانی احترام آمیز برای بزرگان یا مکانهای مقدس. توضیحات بیشتر
اِقلیما /eqlimā/ (معرب از یونانی) 1- (= اقلیمیا) (در قدیم) مادهای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست میآورند؛ 2- (اَعلام) نام دختر آدم(ع) که به نقل تاریخ در ازدواج هابیل بود. توضیحات بیشتر
اِلسانا /elsānā/ (ترکی ـ فارسی) [ال = آل، شهر و ولایت، خویشی + سان (پسوند شباهت) + ا (الف اسم ساز)]، مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان. توضیحات بیشتر
اُلفت /olfat/ (عربی) خو گیری، انس، محبت، دوستی، همدمی، عادت کردن به کسی (چیزی) همراه با دوست داشتن ِاو (آن). توضیحات بیشتر
اُلگا /olgā/ (ترکی) (= الکا) (در قدیم) سرزمین، ناحیه؛ (اَعلام) قدیسه الگا [حدود 890-969 میلادی] اولین قدیسهی روسی، همسر و نایب السلطنهی امیر کِیف [945-957 میلادی]، که مسیحی شد و مسیحیت را در روسیه رواج داد. توضیحات بیشتر
الماس /almās/ (از یونانی) 1- (در مواد) کربن خالصی که در دما و فشار زیاد متبلور شده باشد. سختترین مادهی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد؛ 2- (در قدیم) ( به مجاز) شمشیر. توضیحات بیشتر