سَلامت /salāmat/ (عربی) 1- سالم، تندرستی، صحت؛ 2- (در حالت قیدی) بطور سالم، در حال صحت؛ 3- (در قدیم) امنیت و آرامش، رستگاری. توضیحات بیشتر
سَلامه /salāme/ (عربی) (اَعلام) سلامه یا سلافه مشهور به شهربانو دختر یزدجرد ابن شهریار یا هرمزان و همسر امام حسین(ع). توضیحات بیشتر
سَلمی /salmi/ (عربی) (در گیاهی) نام گیاهی است؛ (اَعلام) زنی معشوقه در عرب و (به مجاز) هر معشوق را گویند. توضیحات بیشتر
سِلوا /selvā/ (عربی) 1- (در گیاهی) گیاهی علفی، خودرو یا زینتی از خانواده نعنا، مریم گلی؛ 2- هر چیز که تسلّی دهد؛ 3- انگبین، عسل. توضیحات بیشتر
سَلوی /salvi/ (معرب از لاتین) (در گیاهی) 1- گیاهی علفی، خودرو یا زینتی از خانواده ی نعناع با برگ های کرک دار و گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش و به ندرت سفید شهد دار. برگ ها و سرشاخه های آن معطر و دارویی است؛ 2- مریم گلی. + ن.ک سِلوا. توضیحات بیشتر
سَلین /salin/ (ترکی) 1- سیل مانند؛ 2- (اَعلام) نام رودخانهای در آذربایجان که از منطقه قره داغ سرچشمه میگیرد. توضیحات بیشتر