گِلاویژ /gelāviž/ (کردی،gilāvež) نام ستارهای که در شبهای تابستان نمایان میشود؛ ستارهی سهیل. توضیحات بیشتر
گلایل(گلایول) /gelāyol/ (فرانسوی؛glaïeul ) 1- (در گیاهی) گل زینتیِ زیبا به رنگهای مختلف که آرایش خوشهای یک طرفی با خوشههای دراز و برگهای شمشیری دارد؛ 2- گیاه این گل که علفی، خودرو، یا زینتی است و با بنه تکثیر میشود. توضیحات بیشتر
گلباران /gol bārān/ 1- گل ریزان، گل پاشان، ریختن و پاشیدن گل؛ 2- ریختن گلِ فراوان بر سر کسی یا جایی معمولاً به قصد تمجید و بزرگ داشت. توضیحات بیشتر
گلبَر /golbar/ 1- آن که سینه و آغوشش چون گل لطیف و نازک است؛ 2- (در گیاهی) گونهی گلها، چون گل سرخ، زرد و جز آن. توضیحات بیشتر
گلبرگ /golbarg/ (= برگ گل) 1- (در گیاهی) هر یک از برگهای یک گل، برگ گل؛ 2- (به مجاز) (دختر) همچون برگ گل؛ 3- (به کنایه) معشوقهای که بدنش مانند برگ گل لطیف و نازک باشد؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) چهره، رخسار. توضیحات بیشتر
گلبوته /gol bu(o)te/ 1- گل، گل و بته؛ 2- (به مجاز) محبوب و معشوق؛ 3- (به مجاز) خوب و دوست داشتنی. توضیحات بیشتر
گلپاره /gol pāre/ (گل+ پاره = جزء پسین بعضی کلمههای مرکب به معنی «قطعه» و «تکه»)، 1- قطعهی گل، تکهی گل؛ 2- (به مجاز) زیبا و با طراوت. توضیحات بیشتر
گلپر /gol par/ 1- (در گیاهی) دانهی معطری به شکل پولک های زرد کوچک که دارویی است و کوبیدهی آن به صورت چاشنی غذا مصرف میشود؛ 2- گیاه این دانه که علفی یک ساله یا پایا و خودرو یا کاشتنی است. توضیحات بیشتر
گلپری /gol pari/ [گل+ پری = (به مجاز) زیباروی و دارای اندام ظریف] (به مجاز) زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است. توضیحات بیشتر
گلپسند /gol pasand/ (گل+ پسند = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکب به معنی «پسندیده» یا «قبول شونده») (به مجاز) زیباروی مورد پسند. توضیحات بیشتر