گلچهر /gol čehr/ 1- (= گل چهره)، ( گل چهره؛ 2- (اَعلام) «گلچهر» نام معشوقهی اورنگ در افسانههای ایرانی. توضیحات بیشتر
گلچین /gol čin/ 1- آنکه گل میچیند، گل چیننده؛ 2- (به مجاز) آن که از بین یک مجموعه بهترین را انتخاب میکند؛ 3- (به مجاز) ویژگی آن که از بین یک مجموعه به عنوان بهترین انتخاب شده باشد، برگزیده، منتخب. توضیحات بیشتر
گلدار /gol dār/ (گل+ دار = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکب به معنی «دارنده» یا « نگهدارنده و محافظ»)، 1- آن که دارای گل (صفات گل) است؛ 2- (به مجاز) لطیف و زیبارو. توضیحات بیشتر
گلدانه /gol dāne/ (گل+ دانه = بذر) 1- بذرِ گل؛ 2- (به مجاز) آن که ویژگی گل شدن (زیبا، لطیف و با طراوت) را دارد. توضیحات بیشتر
گلدخت /gol doxt/ (گل+ دخت = دختر)، 1- دخترِ گل، دخترِ دارای صفات گل؛ 2- (به مجاز) زیبا و لطیف. توضیحات بیشتر
گلدیس /gol dis/ (گل+ دیس (پسوند شباهت))، 1- چون گل، مانند گُل؛ 2- (به مجاز) زیبارو و لطیف. توضیحات بیشتر
گلریز /golriz/ 1- (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه شور؛ 2- (در قدیم) دارای نقش گل، به ویژه گلسرخ؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) ریزندهی پارههای آتش؛ 4- نوعی آتش بازی. توضیحات بیشتر
گلزاد /gol zād/ (گل + زاد = زاده)، 1- آن که چون گل متولد شده، آن که مادرزاد گل است؛ 2- (به مجاز) زیبارو و لطیف. توضیحات بیشتر