هدیه ایران

نام های پسر و دختر که با حرف «ف» شروع میشوند

... 6 7 8 9 10  ... 

فَرهود /farhud/ (عربی) 1- کودک پرگوشت و خوب صورت؛ 2- مرد درشت اندام.
توضیحات بیشتر

فروتن /forutan/ آن که خود را از دیگران برتر نداند، آن که خودپسند نیست، متواضع.
توضیحات بیشتر

فُرود /forud/ 1- (به مجاز) فرا رسیدن؛ 2- (در قدیم) پایین، نشیب، سرازیری، قرار گرفته در مرتبه‌ی پایین از جهت مقام؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر سیاوش از «جریره» دختر پیران ویسه، که بر اثر زخم شمشیر رهام کشته شد.
توضیحات بیشتر

فروردین /farvardin/ 1- فروردهای پاکان و فروهرهای پارسیان؛ 2- در آیین زرتشتی یکی از فرشتگان موکل به روز نوزدهم هر ماه شمسی (فروردین روز)؛ 3- ماه اول هر سال شمسی (فروردین ماه).
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

فروز /foruz/ 1- افروختن، فروزیدن؛ 2- (در قدیم) به معنای روشنایی و نور.
توضیحات بیشتر

فروزان /foruzān/ آنچه بر اثر سوختن روشنایی دهد، فروزنده، شعله‌ور، مشتعل، روشن، تابناک، درخشنده.
توضیحات بیشتر

فروزنده /foruzande/ (صفت فاعلی از فروختن و فروزیدن)، 1- نور و روشنی دهنده‌؛ روشن و تابان، افروخته و مشتعل؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) رونق دهنده و زینت بخش، آراینده.
توضیحات بیشتر

فروغ /foruq/ 1- روشنی‌‌ای که از آتش‌، خورشید و دیگر منابع نورانی می‌تابد؛ پرتو؛ شعله‌ی آتش؛ 2- (به مجاز) رونق، درخشندگی و جذابیت؛ 3- (به مجاز) امید به زندگی و شوق و اشتیاق؛ 4- (اَعلام) فروغ فرخزاد [1312-1345 شمسی] شاعره‌ی ایرانی از مردم تهران. از آثار اوست: اسیر، دیوار، عصیان و تولدی دیگر.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

فروغ‌اعظم /f.-aezam/ (فارسی ـ عربی) (فروغ= (غ فروغ) + اعظم= بزرگوارتر، بزرگتر، بزرگوار، بزرگ) 1- ویژگی آن که دارای درخشندگی و روشنایی زیاد است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
توضیحات بیشتر

فروهر /foruhar/ 1- نگهداری کردن؛ 2- پناه بخشیدن؛ 3- (در ادیان) در دین زرتشت، صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات که برای محافظت از آسمان فرود می‌آید،
توضیحات بیشتر

... 6 7 8 9 10  ... 
برندگان قرعه کشی