هدیه ایران

نام های پسر و دختر که با حرف «ه» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 

هِلن /helen/ (اَعلام) هلن دختر ژوپیتر خدای خدایان یونان یکی از وسوسه‌انگیزترین زنان میتولوژی [اسطوره شناسی] یونان است که زندگی رؤیایی‌اش پیوسته الهام بخش شعرا، نویسندگان و صورت نگاران بوده و شاهکارهای بسیاری به نام او بوجود آمده است.
توضیحات بیشتر

هِلنا /helenā/ 1- (= هلن)، هلن؛ 2- (اَعلام) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا.
توضیحات بیشتر

هلیا /heliyā/ (از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافته‌ی هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

هُما /homā/ 1- (در پهلوی)، فرخنده؛ 2- پرنده‌ای با جثه‌ای نسبتاً درشت از خانواده‌ی لاشخورها، دارای بال‌های بلند، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می‌پنداشتند سایه‌اش بر سر هر کس بیفتد به سعادت می‌رسد و در بعضی منابع با عقاب تخلیط شده است] 3-(اَعلام) هما در «فروردین یشت» اوستا دختر «کی گشتاسب» و خواهر اسفندیار است؛ 4- (همای) در اساطیر اقوام هندو ایرانی بلند پروازترین پرنده است.
توضیحات بیشتر

هُمادخت /h.-doxt/ (هما+ دخت = دختر)، (به مجاز) دختر خوشبخت، دختر سعادتمند.
توضیحات بیشتر

هُمایون /homāyun/ 1- دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده؛ 2- (در موسیقی ایرانی) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی؛ 3- (در قدیم) از شبکه‌های بیست و چهارگانه‌ی موسیقی ایرانی؛ 4- (اَعلام) 1) نام دلاوری ایرانی مشهور به زرین کلاه؛ 2) همایون: دومین شاه سلسله‌ی تیموریان هند [937-963 قمری]، که بر اثر شورش داخلی به ایران گریخت و مدتی در دربار شاه تهماسب بود، تا دوباره به کشورش بازگشت و قدرت را در دست گرفت.
توضیحات بیشتر

هِمت /hemmat/ (عربی) 1- اراده، انگیزه، و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف؛ 2- بلند طبعی، بلند نظری، 3- جوانمردی؛ 4- (در قدیم) خواست، آرزو؛ 5- (در تصوف) توجه قلب با تمام نیروی روحی به خداوند، دعا از صمیم قلب؛ 6- (اَعلام) همت: شهرت محمّد ابراهیم همت [1334-1362 شمسی] فرمانده‌ی ایرانی، از مردم قمشه، بنیانگذار کمیته‌ی انقلاب و سپاه پاسداران آن شهر، در جریان جنگ با عراق از فرماندهان و سازمان دهندگان نیروهای زمینی بود و در حین عملیات جنگی شهید شد.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

همتا /hamtā/ 1- آنچه یا آن‌که در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد، نظیر، مثل؛ 2- (در قدیم) همسر، جفت؛ 3- (در قدیم) همنشین، همدم، رفیق؛ 4- (در قدیم) متناسب، در خور.
توضیحات بیشتر

1 2 3 4 5  ... 
برندگان قرعه کشی