الوند /alvand/ (در اوستا) 1- تندمند و دارای تندی و تیزی؛ 2- (اَعلام) 1) نام کوهی است در همدان؛ 2) رودی در قصر شیرین. توضیحات بیشتر
الیار /elyār/ (ترکی ـ فارسی) یار و یاور ایل، دوست و رفیق ایل، یار شهر و ولایت، یاور خویشان. توضیحات بیشتر
الیاس /elyās/ (عبری) (= ایلیا) 1- (اَعلام) نام پیغمبری از یهود و بنی اسرائیل در زمان آخاب و ایزابل که نام وی در قرآن کریم به صورتهای الیاس و الیاسین آمده است؛ 2- (در اسلام) وی یکی از چهار نبی جاویدان به شمار رفته است. توضیحات بیشتر
الیانا /elyānā/ (ترکی) 1- نیکی و هدیه؛ 2- (به مجاز) به معنی مأنوس؛ 3- دوست داشتن ایل، دوست مشوق ایل. توضیحات بیشتر
اَلیسا /alisā/ (= دیدو) ( در اعلام) بانی و ملکهی افسانهای کارتاژ [از سرزمینهای شمالی افریقا که جمعی از مهاجر نشینان فنیقیه بنا نهادند. (در حدود 880 پیش از میلاد)] که دختر شاه صدر بود و گویند اَلیسا نام داشت. توضیحات بیشتر
الین /elin/ (ترکی ـ فارسی) (ال= ایل+ ین (پسوند نسبت))، 1-منسوب به ایل؛ 2- (به مجاز) هم نژاد و هم خون (؟). توضیحات بیشتر
اِلینا /elinā/ (عربی) (الی= نیکویی، نعمت + نا = ضمیر اول شخص جمع در عربی) نیکویی و نعمت برای ما. توضیحات بیشتر
اِلیکا /elikā/ (سنسکریت) 1- هیل [= هِل، دانهی معطر گیاهی از تیرهی زنجبیلیها]؛ 2- (در عربی) قاقلهی صغار؛ 3- (در هندی) لاچی. توضیحات بیشتر
اُمالبنین /ommolbanin/ (عربی) 1- مادر پسران؛ 2- (اَعلام) لقب فاطمهی کلابیه دومین همسر امیرالمؤمنین علی(ع) و مادر حضرت عباس(ع). توضیحات بیشتر