درخشان /de(a)raxšān/ 1- دارای درخشش، روشن و تابان، درخشنده؛ 2- (به مجاز) جالب توجه و چشم گیر و خوب و موفقیت آمیز. توضیحات بیشتر
درخشنده /de(a)raxšande/ (صفت فاعلی از درخشیدن)، 1- دارای درخشش و تلألؤ؛ 2-روشن و تابان. توضیحات بیشتر
دُردانه /dor dāne/ (عربی ـ فارسی) 1- (به مجاز) بسیار محبوب و گرامی، عزیزکرده، ناز پرورده؛ 2- (به مجاز) نیز فرزند بسیار گرامی. توضیحات بیشتر
دُرسا /dorsā/ (عربی ـ فارسی) (دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت))، 1- شبیه به دُر؛ 2- (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند. توضیحات بیشتر
دُرناز /dor nāz/ (عربی ـ فارسی) (دُر= مروارید، لؤلؤ + ناز = زیبا و قشنگ) (به مجاز) زیبا رو و گران بها. توضیحات بیشتر
دَریا /daryā/ 1- (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، رود بزرگ؛ 2- (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینههای گوناگون؛ 3- (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق. توضیحات بیشتر
دُرین /dorin/ (عربی ـ فارسی) (دُر + ین (پسوند نسبت)) 1- از دُر، ساخته شده از دُر؛ 2- (به مجاز) گران بها و قیمتی. توضیحات بیشتر
دَستان /dastān/ 1- (در قدیم) آهنگ و لحن، داستان، قصه، افسانه؛ 2- (اَعلام) لقب زال پدر رستم. توضیحات بیشتر