هدیه ایران

نام های پسر که با حرف «ر» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 

رفیع /rafie/ (عربی) 1- افراشته، مرتفع، بلند؛ 2- (به مجاز) با اهمیت، ارزشمند، عالی؛ 3- (اَعلام) نام شهری در شهرستان دشت آزادگان، در استان خوزستان.
توضیحات بیشتر

رُهام /rohām, rohhām/ 1- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان ایرانی، نام پسر گودرز که در جنگ یازده رخ کشته شد؛ 2) (در شاهنامه) از سرداران بهرام‌گور در جنگ با خاقان چین؛ 2- (در عربی) پرنده‌ای که شکار نکند.
توضیحات بیشتر

روح‌الامین /ruholamin/ (عربی) (= جبرائیل)، ( جبرائیل؛ [روح نام جبرئیل است و امین صفت اوست و خطاب امین از آن یافته که از آنچه از کلام جناب الهی مسموع می‌کرد به عینه پیش پیامبر اسلام(ص) ادا می‌نمود. «ونزلنا به الروح الامین» (شعرا آیه‌ی 193)].
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

روح‌الله /ruhollāh/ (عربی) 1- روح خدا؛ 2- (اَعلام) 1) لقب حضرت عیسی(ع)، [در قرآن کریم چندین جا اشاره شده که عیسی از نفحه‌ی روح الهی و یا تمثیل روح (جبرئیل) بر مریم بوجود آمده است]؛ 2) روح الله مصطفوی خمینی: [1279-1368 شمسی] روحانی شیعه‌ی ایرانی، ملقب به امام خمینی (ره)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی [1357- 1368 شمسی].
توضیحات بیشتر

رودین /rudin/ (رود = فرزند به ویژه پسر + ین (پسوند نسبت)) (به مجاز) فرزند پسر.
توضیحات بیشتر

روزبه /ruzbeh/ (در قدیم) ( به مجاز) خوشبخت، سعادتمند، بهروز.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

رویین /ruiyn/ 1- (به مجاز) سخت و محکم؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر پیران ویسه که در جنگ یازده رخ به دست بیژن کشته شد.
توضیحات بیشتر

رکن‌الدین /roknoddin/ (عربی) 1- ستون دین؛ 2- (اَعلام) 1) یوسف شاه دوم: ملقب به رکن‌الدین اتابک [720-745 قمری]؛ 2) رکن‌الدین خورشاه: آخرین رهبر [653-654 قمری] اسماعیلیان الموت، که به هلاکوخان تسلیم شد و او را در راه مغولستان کشتند؛ 3) رکن‌الدین سام: [قرن 6 هجری] بنیانگذار سلسله‌ی اتابکان یزد؛ 4) رکن‌الدین کرت: [677- 682 قمری] شاهی از سلسله‌ی آل کرت، که غور و قندهار را گشود؛ 5) رکن‌الدین مبارک خواجه: امیر قراختایی کرمان [633-648 قمری] پسر براق حاجب، که به دست جانشینش کشته شد.
توضیحات بیشتر

1 2 3 4 5  ... 
برندگان قرعه کشی