هدیه ایران

نام های پسر و دختر که با حرف «م» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 

ماندانا /māndānā/ 1- (در یونانی) mav avn ؛ 2- (در پارسی باستان) mand به معنی عنبر سیاه؛ 3- (اَعلام) [قرن 6 پیش از میلاد] دختر آستیاگس (= ایشتوویگو) آخرین پادشاه ماد، زن کمبوجیه‌ی اول و مادر کوروشِ کبیر.
توضیحات بیشتر

ماندگار /mānd(e)gār/ کسی که در جایی اقامت (دایمی و طولانی) کند، پایدار، با دوام، ماندنی. [در فرهنگ معین آمده: گاه این کلمه را برای فرزندی دهند که برادران و خواهران قبل از او در کودکی فوت کرده‌اند (برای تفأل به ادامه زندگی او)].
توضیحات بیشتر

مانِلی /māneli/ (مازندرانی)، 1- بمان برایم (؟)؛ 2- (اَعلام) (نام شخصیتی در شعر علی اسفندیاری (نیما یوشیج)).
توضیحات بیشتر

مانی /māni/ 1- مانی (در لغت) به معنی «اندیشمند» است؛ 2- (اَعلام) [215-276 میلادی] بنیان‌گذار آئین مانوی، وی پسر «فاتک» بود و در ایام جوانی به آموختن علوم و حکمت و غور و مطالعه در ادیان زرتشتی و عیسوی و سایر دین‌های زمان خویش پرداخت و در 24 سالگی ادعای پیامبری کرد و آئین خود را آشکار ساخت. آموزه‌های خود را در کتابی به نام شاپورگان نوشت و به نزد شاپور اول ساسانی برد و مورد پذیرش او قرار گرفت. ولی بعداً شاپور او را تبعید کرد و مانی به هند، تبت و چین رفت. در زمان هرمز به ایران بازگشت [272 میلادی] و مورد پذیرش شاه قرار گرفت و به انتشار آیین خود پرداخت. ولی بهرام اول جانشین هرمز او را دستگیر و محاکمه کرد و کشت. از کتابهای دیگر مانی ارژنگ بوده است.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

مانیا /māniyā/ 1- (در پارسی باستان) خانه، سرای؛ 2- (در پهلوی) برابر با واژه‌ی مان به معنی خانه و مسکن؛ 3- (در یونانی، mania) شیدایی، عشقِ شدید، شوقِ مفرط، شیفتگی؛ 4- (اَعلام) 1) نام زن زِنیس حاکم ولایت اِاُلی جزو ایالات تحت فرماندهی فرناباذ [سردار بزرگ ایران در زمان اردشیر دوم هخامنشی] ؛ 2) مانیا اسکو دوسکا معروف به ماری کوری، فیزیک دان شهیر فرانسوی.
توضیحات بیشتر

ماه /māh/ 1- (در نجوم) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگی که شب‌ها به صورت لکه‌ی روشن بزرگی از زمین دیده می‌شود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار دور زمین می‌گردد؛ 2- قمر؛ 3- (در گفتگو) (به مجاز) بسیار خوب و دوست داشتنی؛ 4- (در گفتگو) (به مجاز) زیبا و قشنگ؛ 5- (در گفتگو) (به مجاز) به صورت دلنشین و زیبا؛ 6- (در قدیم) (به مجاز) دختر و زن زیباروی؛ 7- (در قدیم) (به مجاز) چهره‌ی زیبا.
توضیحات بیشتر

ماه پسند /m.-pasand/ (ماه + پسند = جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب، به معنی «پسندیده» یا «قبول شوند») 1- ویژگی کسی که پسندیده و مورد قبول ماه می باشد؛ 2- (به مجاز) زیباروی چون ماه.
توضیحات بیشتر

ماه طَلعت /m.-taleat/ (فارسی ـ عربی)، 1- ماه سیما، ماه چهره؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
توضیحات بیشتر
جایزه نقدی شارژ موبایل

ماه منیر /m.-monir/ (فارسی ـ عربی) 1- ماه درخشان و تابان؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
توضیحات بیشتر

1 2 3 4 5  ... 
برندگان قرعه کشی